خیلی داغونم

ساخت وبلاگ
خیلی داغونم

امشب خواستم بخاطر این که مهدی رو ناراحت کردم ازش عذرخواهی کنم و براش یه شعری که اوایل رابطمون بهم میگفت رو سرچ کردم تا با یه عکس خوشگل براش بفرستم و یجورایی از دلش دربیارم. اما سرچ کردن اون شعر یطرف و ویرون شدن من یطرف. یسری وبلاگ اومد که توش از عشق قبلیش بود. وبلاگی که با عشق قبلیش ساخته بود و کلی احساسات بینشونو گفته بود. من کاری ندارم با گذشتش. فقط همه دردم اینه که تمام شعرایی که برا اون میخوند و میگفت رو به من گفته بود. احساس کردم من فقط براش یه جایگزین بودم که بتونه عشق قبلیشو فراموش کنه. همه دنیا رو سرم خراب شد. تو رابطم با مهدی خیلی پاک و وفادار بودم. خودمو خیلی متعهد کرده بودم. همیشه تصورم ازش یه پسر پاک و مهربون بود. حتی من خیلی برا دوست شدن باهاش سرسختی نشون دادم و نمیخواستم با کسی وارد رابطه بشم اما مهدی خیلی پیگیر بود و بالاخره دلمو بهش دادم. خدایا نمیدونی چه حالی دارم. احساس خفگی میکنم. مهدی ازت انتظار نداشتم. همیشه ترست از این بود یه روزی برسه و من بهت بگم بی معرفت اما با تمام وجودم مبخوام داد بزنم و ...... اما با وجود این که اینقد ازت ناراحتم و حالم خرابه، اصلا دلم نمیاد بهت این حرفو بزنم. چرا باهام اینکارو کردی؟؟؟؟ درسته گذشته ها تموم شد فقط دردم اینه تو اینستاگرامت هم حتی شعری که برا بار اول بهش گفته بودیو گذاشتی. اینه که داره بیشتر آتیش میزنه قلبمو. مهدی من نامردی نکردم در حقت. همیشه تصورم ازت یه پسر خیلی مهربون و روراست بود. بخدا حقم نبود. قلبم خیلی درد میکنه. حس میکنم دارم میمیرم. نمیدونم میتونم خودم خودمو راحت کنم یا نه. کاش به صبح نرسم و تموم کنم

+ نوشته شده توسط Sahel در پنجشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۶ و ساعت 2:10 |

شوکه ام...
ما را در سایت شوکه ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahelmehdi بازدید : 168 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 2:42